یک ربع اول، آقا نادر شروع به تمرین دادن کرد. نوبت به انجام حرکات کششی شد. سنسی از جلو شروع کرد به باز کردن پای بچه ها و در واقع تمرین ۱۸۰ درجه انجام می دادیم

در مسابقات بوکس ضربات پا تو صورت امتیاز بالایی داره و برای زدن ضربات پا باید ماهیچه های بسیار کشیده و پاهای بسیار باز و قدرت مندی داشت.

سنسی یکی یکی بچه ها رو می چسبوند گوشه دیوار و پاهاشون رو باز می کرد.بعد سنسی رو زمین دراز می کشید و کف پاهاشو بین زانو و ماهیچه بچه ها می زاشت. یک نفر هم از بغل پاهای بچه های رو باز می کرد و چون پاهای سنسی روی پاهای بچه ها بود، نمی تونستد پاها رو خم کنند و فشار زیادی به ماهیچه های پای بچه های می اومد.

دور اول تقریبا خوب بود. تو دور دوم تمرین سخت تر بود و بچه ها باید فشار بیشتری رو تحمل می کردن. نوبت من شد. بعد از چند ثانیه، فشار روی پاهام بیشتر شد و شروع کردم داد و بیداد کردن
سنسی تو رو خدا
سنسی غلط کریدم
آی
سنسی نه ، سنسی تو رو خدا ، تو رو خدا
وای خدایا
از بس که فشار روی پاهام زیاد بود شروع کردم به هذیون گفتن
بعد چند ثانیه که سنسی ولم کرد پاهام رو به زور جمع کردم و روی زمین افتادم

نفر بعدی  که میلاد بود(1)، وقتی منو دید، فرار کرد و به بیرون باشگاه رفت. بچه ها رفتند و میلاد رو آوردن پیش سنسی، کم بود گریه کنه که سنسی گفت عیب نداره ولش کنید. منم دراز کشیده، هم داشتم از درد پا آی اوی می کردم هم داشتم به کارای میلاد می خندیدم.

بعد ازتمرین ۱۸۰ درجه، سنسی گفت جیو کار کنید. منم که حریف تمرینیم آقا نادر بود. شروع کردم جیو کار کردن.بعد یه دست و پا نرم کردن، دیدم پاهام احساس ناراحتی می کنه به آقا نادر گفتم نمی تونم کار کنم و رفتم سراغ حیدری(2).

 اونم مثل من خیلی درد کشیده بود با اون جیو کار کردم به قدری پاهامون درد می کرد که فقط سر پا مبارزه می کردیم. زمانی که می خواستیم پاهامون رو خم کنیم، درد می گرفت و آخ و اوخمون بلند میشد. به هر ترتیبی که بود جیومون رو کار کردیم.

 بعد از تمرین جیو،
سنسی گفت بیاید یه کم فوکی بارای(3)کار کنیم به هر نفر سه تیر داده می شد و اون سه تیر رو داخل لوله فوکی بارای می گذاشتیم و پرتاب می کردیم
پرتاپ های من تو دارت خیلی ضعیف بود اما در فوکی بارای تقریبا هر سه تیر رو به وسط سیبل زدم


بعد تمرین هم نارانده شدیم و باشگاه تموم شد

(1)میلاد:یکی از هم باشگاهی ها که جزء رده خردسال محسوب می شد اما به دلایلی با سانس ما تمرین می کرد و بسیار هم چاق بود

(2)حیدری:از بچه های باشگاه که چون قبلا کلاس فوتبال می رفت، تقریبا نسبت به هم سالان خود، قدرت بدنی نسبتا خوبی داشت
حیدری معمولا بچه زورگو و کمی هم پر رو بود. به خاطر همین رابطه چندان خوبی با حیدری نداشتم.

(3)فوکی بارای ( 吹き矢 ) ( fukibarai ): تفنگ بادی ژاپنی است که از یک لوله به اندازه فاصله مچ دست تا آرنج یعنی حدود 30 سانتی متر تشکیل شده است و نینجاها در آن تیر های کوچک سمی ای را قرار می داندند و از آن برای شکار حیوانات یا ترور شخصیت ها استفاده می کردند. تیر استفاده شده در فوکی بارای;، فوکیا (fukiya) نامیده می شود. در ضمن این را هم بدانید که فوکیاهای اصلی نینجا 50 سانتی متری بودند و علاوه بر استفاده از آن برای کشتن و زخمی کردن، برای تنفس زیر آب و سایر کارهای دیگه هم استفاده می شد.

fu:باد
ki:تیر
barai:پرتاب کردن
ثبت شده در تاریخ یک شنبه 1395/11/3